جدول جو
جدول جو

معنی محسوب کردن - جستجوی لغت در جدول جو

محسوب کردن
بشمار آوردن بحساب در آوردن
تصویری از محسوب کردن
تصویر محسوب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
محسوب کردن
برشمردن
تصویری از محسوب کردن
تصویر محسوب کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
محسوب کردن
محسوب داشتن، به حساب آوردن، به شمار آمدن، قلمداد کردن، تلقی کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

گرد آوردن با کسی گرد آوردن (روز قیامت) : خدا او را با پیغمبر ص محشور کند، معاشر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
خنجیستن گرد گرفتن پروستن احاطه کردن فرا گرفتن: تگ اوگر کند عجب نبود و هم را در صمیم دل محصور. (مسعود سعد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محسوس کردن
تصویر محسوس کردن
سهشاندن، آشکار کردن مورد حس و درک کردن، آشکار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محظوظ کردن
تصویر محظوظ کردن
بهره مند کردن متمتع کردن
فرهنگ لغت هوشیار
ایراختن فرمانبردار کردن، مغلوب کردن (در مناظره و غیره)، مغلوب کردن قاضی کسی را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محبوس کردن
تصویر محبوس کردن
زندانی کردن حبس کردن زندانی کردن: او را بگرفتند و محبوس کردند
فرهنگ لغت هوشیار
مبسوط داشتن: گستردن پهن کردن گسترده کردن پهن نمودن: حق سبحانه و تعالی سایه معدلت این پادشاه... را تا دامن قیامت بر سر کافه خلایق مظل و مبسوط داراد خ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منصوب کردن
تصویر منصوب کردن
گماشتن، گماردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از محدود کردن
تصویر محدود کردن
در تنگنا گذاشتن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از محکوم کردن
تصویر محکوم کردن
ایراختن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از محبوب کردن
تصویر محبوب کردن
تعميمٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از محبوب کردن
تصویر محبوب کردن
Endear
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از محبوب کردن
تصویر محبوب کردن
chérir
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از محبوب کردن
تصویر محبوب کردن
پسندیدہ بنانا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از محبوب کردن
تصویر محبوب کردن
encantar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از محبوب کردن
تصویر محبوب کردن
verfallen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از محبوب کردن
تصویر محبوب کردن
przypodobać się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از محبوب کردن
تصویر محبوب کردن
привязать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از محبوب کردن
تصویر محبوب کردن
закохати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از محبوب کردن
تصویر محبوب کردن
geliefd maken
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از محبوب کردن
تصویر محبوب کردن
জনপ্রিয় করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از محبوب کردن
تصویر محبوب کردن
fare innamorare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از محبوب کردن
تصویر محبوب کردن
ทำให้รัก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از محبوب کردن
تصویر محبوب کردن
kupendwa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از محبوب کردن
تصویر محبوب کردن
好かれる
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از محبوب کردن
تصویر محبوب کردن
使喜爱
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از محبوب کردن
تصویر محبوب کردن
encariñar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از محبوب کردن
تصویر محبوب کردن
사랑받다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از محبوب کردن
تصویر محبوب کردن
membuat disukai
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از محبوب کردن
تصویر محبوب کردن
प्रिय बनाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از محبوب کردن
تصویر محبوب کردن
לגרום לאהוב
دیکشنری فارسی به عبری